English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5621 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
input time U زمان اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
input time constant U ثابت زمانی اولیه
real time input U ورودی بلا درنگ
Other Matches
I'll let you know when the time comes ( in due time ) . U وقتش که شد خبر میکنم
input U مصرفی
input U درونداد
input U توان اولیه
input U توان ورودی ورودی
input U سیگنال اولیه
input U ورودی
input U در رونده
input U پول بمیان نهاده
input U خرج
input U نیروی مصرف شده
input U توان ورودی
input U درون داد
input U انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input U درون گذاشت
input U داده ها اطلاعات ورودی
input U درداده
input U داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input U وسیله ورودی
input U لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input U عمل وارد کردن اطلاعات
input U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input U انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input U کامپیوتری که داده دریافت میکند
input U دادن ورودی
input U دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input U سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input U مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input U بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input U بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input U کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input U فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input U ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input U مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input frequency U فرکانس ورودی
input frequency U فرکانس اولیه
input function U تابع اولیه
input function U تابع سیگنال ورودی
input gap U فاصله اولیه
input impedance U امپدانس ورودی
input impedance U مقاومت فاهری اولیه
input information U اطلاعات اولیه
input conductance U مقدار هدایت موثر اولیه کندوکتانس ورودی
input level U سطح دریافتی
input information U اطلاعات ورودی
input selector U انتخابگرورودی
input field U میدان ورودی
average input U نهاده متوسط
voice input U ورودی صوتی
input admittance U ادمیتانس اولیه
input admittance U مقدار هدایت طاهری اولیه
input amplifier U تقویت کننده اولیه
input amplifier U تقویت کننده ورودی
input area U ناحیه ورودی
input attenuation U میرائی اولیه
input attenuation U میرائی ورودی
input attenuation U دمفونگ اولیه
input block U واحد ورودی
input block U بلاک ورودی
manual input U ورودی دستی
input devices U ابزارخروجی
input speed U سرعت اولیه
input resonator U همنواگر جعبهای ورودی
clocked input U ورودی با سنجش زمان
data input U اطلاعات ورودی
data input U داده ها
input reactor U پیچک ورودی
effective input U فرفیت موثر ورودی
filament input U ورودی فیلامان
noninverting input U ورودی غیروارونگر
input wire U سیمداخلی
input monitors U صفحهنمایشداخلی
input bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
input bound U کران ورودی
input capacitance U فرفیت ورودی
input current U جریان اولیه
input data U معلومات یا دادههای ورودی
input data U معطیات ورودی
input data U دادههای اولیه
input data U داده ورودی
input device U دستگاه ورودی
input diode U دیود ورودی
input diode U دیود اولیه
input drift U رانش اولیه
input drift U رانش ورودی
input electrode U الکترود ورودی
input current U جریان ورودی
input coupling U تزویج اولیه
input coupling U پیوست ورودی
input capacitance U فرفیت اولیه
input capacitor U خازن ورودی
input capacitor U خازن اولیه
input card U کارت ورودی
input characteristic U منحنی مشخصه ورودی
input circuit U مدار ورودی لامپ الکترونی
input circuit U مدار ورودی
input circuit U مدار اولیه
input control U کنترل ورودی
input coordinate U مختصات اولیه
input electrode U الکترود اولیه
input level U سطح ورودی
two input adder U افزایشگر با دو ورودی
input/output U بررسی
input/output U وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output U اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input winding U سیم پیچی اولیه
input waveform U شکل موج ورودی
input voltage U ولتاژ اولیه
input unit U واحد ورودی
input unit U واحد اولیه
input translator U مترجم اولیه
input translator U مترجم ورودی
input transformer U ترانسفورماتور اولیه
input terminal U ترمینال اولیه
input terminal U ترمینال ورودی
input/output U مدیریت و کنترل میکند
input/output U وسیله جانبی
input/output U مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
two input firm U بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
two input subtractor U کاهشگر با دو ورودی
variable input U نهاده متغیر
variable input U داده متغیر
instrumental input U داده سودمند
input/output U ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
input/output U دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output U کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output U اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output U آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input tape U نوار اولیه
input programme U برنامه ورودی
input preamplifier U پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input power U قدرت ورودی
input power U توان ورودی
input parameter U پارامتراولیه
input parameter U پارامتر ورودی
input output U ورودی خروجی
input of current U تغذیه و هدایت جریان
input of current U ورود جریان
input noise U پارازیت اولیه
input noise U پارازیت ورودی
input mode U وضعیت ورودی
input mode U حالت ورودی
input media U رسانه ورودی
input limiter U محدود کننده ورودی
input pulse U ایمپولز ورودی
input pulse U پالس ورودی
input queue U صف ورودی
input stream U مسیل ورودی
input stream U جریان سیر ورودی
input stage U طبقه اولیه
input stage U طبقه ورودی
input spectrum U بیناب یا طیف اولیه
input spectrum U طیف ورودی
input socket ساکت ورودی
input signal U سیگنال اولیه
input signal U سیگنال ورودی
input resistance U مقاومت موثر اولیه
input resistance U مقاومت ورودی
input register U ثبات ورودی
input reactor U سلف ورودی پیچک ماقبل
input reactance U راکتانس اولیه
input reactance U مقاومت کور اولیه
input limited U ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
three input adder U افزایشگر با سه ورودی
input output ports U مدخلهای ورودی- خروجی
input control unit U واحد بازرسی ورودی
input/output file U داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
input control unit U واحدکنترل ورودی
input output order U ترتیب ورودی- خروجی
input control program U برنامه کنترل ورودی
fixed input coefficients U ضریب نهادههای ثابت
input output operation U عملکرد ورودی- خروجی
input output interface U میانگیر ورودی- خروجی
input output instructions U دستورات ورودی و خروجی
input output controller U کنترل کننده ورودی- خروجی
input work queue U صف کار ورودی
input output control U کنترل ورودی- خروجی
input output analysis U تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
input output redirection U تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output relation U رابطه ورودی- خروجی
input pair of terminals U زوج ترمینالهای اولیه
input output unit U واحد ورودی- خروجی
input bias current U جریان بایاس ورودی
input bias current U جریان ارام اولیه
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input selector switch U سوئیچ سلکتور ورودی
input output table U بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
input output table U و محصولات
input output table U این جدول جریان عوامل تولید
Recent search history Forum search
2off-season
2off-season
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1time is prceious it has great
2برنامه استخر
1امیدوارم جوش باشی
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1Waste of time & money if you can't man
1مدت زیادی است از شما بی خبرم
1for some time i did not have to speak much.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com